به گزارش خبر باز روح الله اسلامی در ابتدای سرمقاله خود با اشاره به این نکته که ایران میان ایدئولوژیهای تکفیری گرفتار شده می نویسد: شاید اگر موقعیت ایران جای دیگری بود، فرآیند توسعه سریع اتفاق میافتاد اما کشورمان در منطقهای قرار گرفته است که بازی همسایگان، بازی با حاصلجمع صفر است. همسایهای در حال صدور تروریسم است و قصد دارد در قرن بیستویکم با جهاد علیه جهان، بشریت را به راه راست هدایت کند.
اسلامی با نقد ایدئولوژی بنیادگرایانه مینویسد: بنیادگرایی که درکی از تاریخ و عقلانیت ندارد و با سلاح تکفیر همه تکثرها را پس میزند تا صدر اسلام را بدون توجه به همه تحولات تاریخی احیا کند؛ هر چند با جوان شدن تیم سیاستگذار داخل کشورهای عربی مصون مانده است اما صدور و حمایت از تروریسم همچنان ادامه دارد. همسایه دیگر به فکر شکلدهی به دربار تزارها است و از احیای شوروی تلفیقشده با مذهب میگوید و در اندیشه راهبردی پس از تسلط بر آسیای مرکزی و اروپای شرقی، به دنبال راهیابی به خاورمیانه و آبهای گرم خلیج فارس است. دیگر همسایه از اتحادیه ترکها و احیای امپراتوری عثمانی میگوید و به فکر ترسیم نقشهای جدید بر اساس اتصال ترکیه و آذربایجان به ترکهای شرقی است و ادعاهای فرهنگی و جغرافیایی نسبت به ایران دارد.
اسلامی در ادامه میافزاید: تفکرات تاریخگرایی بنیادگرایی عربی که با روبنای اسلامی و کنشهای وحشتآفرین در منطقه ترویج میشوند، قصد دارند مناطق مرزی ایران را به لحاظ بافت جمعیتی و بسط افکار بنیادگرا در اختیار داشته باشند. تقویت مذهب به جای طائفه و زدودن عناصر ملی از نوارهای مرزی ایران در آینده حرکتهای گریز از مرکز را شکل خواهد داد. محور ترکگرایی نیز با همدلی و همسانسازی و ایجاد تاریخ و جایگزینی فرهنگ ترک با فرهنگ آذری، نقشههای بلندمدتی برای شمالغرب و غرب و نفوذ تا مرکز ایران پرورش داده است.
استادیار علوم سیاسی دانشگاه فردوسی مشهد در پایان سرمقله خود مینویسد: ایران بزرگ فرهنگی به علت آنکه بر مردمآزاری نکردن و همراه بودن با طبیعت و طرفداری از جشن و آیینهای منطبق با سرشت بشری است، به راحتی بر مسیر طبیعی خود در منطقه جاری میشود. ایران بر اساس قومیت و فرقهگرایی بنا نهاده نشده و محور نفوذ آن نیز جنگ و کشتار و خشونت نیست. قومیتگرایی و افکار تروریستی با ایده ایران سر ستیز دارند و فرهنگ ایرانی حامل صلح و رواداری و پذیرش تکثرها است. زمانی که فرهنگ ایران در منطقه کنار نهاده شد و افکار فردوسی، حافظ، سعدی، مولوی، عطار و خیام جای خود را به گزارههای قومی و فرقهای دادند، اندیشه و کنش تروریستی و جنگطلبانه بر منطقه حاکم شد. ایرانیان همیشه زندگی مسالمتآمیز تکثرها را تجربه کردهاند اما در اثر غیبت زبان و فرهنگ ایرانی در منطقه، اکنون تکفیر، خشونت، جنگ و تروریسم جایگزین شدهاند.
65
روحالله اسلامی عضو هیات علمی گروه علوم سیاسی دانشگاه فردوسی مشهد در سرمقاله روز گذشته خود در روزنامه سازندگی جوانب فکری فرهنگ ایران را مقایسه با ایدئولوژیهای تکفیری تبیین کرده است.